Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران با بیان این‌که تبارزایی مبنای علمی خوبی را تأمین می‌کند، به‌طوری‌که ملاحظات اخلاق زیستی را مدنظر قرار می‌دهد، گفت: بنابراین تبارزایی نگرانی در ارتباط با زیست‌فناوری و مهندسی ژنتیک را به حداقل می‌رساند.

دکتر شاهین زارع مبارکه در گفت‌وگو با ایسنا، در تعریف تبارزایی، اظهار کرد: تکامل موجودات زنده از دیدگاه سنتی، نحوه پیدایش موجودات زنده مختلف از انواع دیگر را مورد بحث قرار می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مبحث تکامل در زیست‌شناسی در همه جنبه‌های زیست‌شناسی جایگاه مهمی پیدا کرده است و برخی جنبه‌های فلسفی و نظری را نیز شامل می‌شود.

وی ادامه داد: تبارزایی یا فیلوژنی به عنوان راهی جهت نشان دادن روابط تکاملی بین موجودات زنده بدون اعمال نظرهای شخصی و سلیقه‌ای ابداع شد.

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: دانشمند آلمانی به نام «ویلی هنیگ» در سال ۱۹۵۰ میلادی اصول رده‌بندی تبارشناختی یا تبارشاخه‌شناسی (کلادیستیک) را به زبان آلمانی در کتابی منتشر کرد که در سال ۱۹۶۶ به انگلیسی ترجمه شد.

دکتر زارع ادامه داد: از آن پس، این علم محبوبیت زیادی در میان متخصصان تکامل موجودات زنده پیدا کرد، به‌طوری‌که بسیاری از جنبه‌های آن را پوشش می‌دهد و روش‌های تحلیلی تبارشناسی به روش معمول در بیان روابط خویشاوندی بین موجودات زنده تبدیل شده‌اند. این روابط به‌طور مرسوم به شکل درختواره نمایش داده می‌شوند.

وی توضیح داد: در تفسیر این درختواره‌ها هر دو موجودی که با یکدیگر قرابت بیشتری داشته باشند، در یک دوشاخه قرار می‌گیرند و گروه قبل از آن معرف نیای بلافصل مشترک این دو موجود است. 

زیست‌فناوری، حفاظت از گونه‌ها، حفاظت از بوم‌سازگان‌ها و اصلاح نژاد از کاربردهای تبارزایی است

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران، افزود: تبارزایی امروزه برای بررسی روابط خویشاوندی در همه گروه‌های موجودات زنده یعنی گیاهان، جانوران، باکتری‌ها، قارچ‌ها و جلبک‌ها به کار گرفته می‌شود. در برخی گروه‌های موجودات زنده انجام تحلیل‌های تبارزایشی با استفاده از نشانگرهای مولکولی شناخته شده، برای معرفی و شناسایی گونه‌های جدید ضروری است که به توسعه رهیافت رمزینه DNA برای شناسایی موجودات زنده منجر شده است.

دکتر زارع برخی کاربردهای مهم تبارزایی را در بحث‌های زیست‌فناوری(بیوتکنولوژی)، جغرافیای زیستی، حفاظت از گونه‌ها، حفاظت از بوم‌سازگان‌ها، گیاهان دارویی و اصلاح نژاد دانست و خاطرنشان کرد: بسیاری از مباحث مربوط به حفاظت از گونه‌ها با روش علمی متکی به بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه‌ها و جمعیتهای آن‌هاست. غالباً تحلیل‌های چنین مباحثی از نوع تبارشناسی است.

وی افزود: به‌عنوان مثال اگر مایل به حفاظت از گونه‌ای با وسعت پراکندگی زیاد باشیم و منابع مالی برای حفاظت از تمام جمعیت‌ها محدود باشد، باید تأکید بر حفاظت از جمعیت‌هایی قرار گیرد که تنوع ژنتیکی بیشتری دارند. چنین جمعیت‌هایی شانس بقای بیشتری نسبت به جمعیت‌های با تنوع کم دارند یا مثلاً اگر گونه‌ای معرف یک تبار یا دودمان مهم در منطقه‌ای خاص یا دنیا باشد، باید در حفاظت هدفمند آن گونه تلاش زیادی شود.

حفاظت از سوسن چلچراغ، اُرکیده‌ها و یا بوم‌سازگان‌هایی نظیر حرا از کاربردهای تبارزایی گیاهی در کشور

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: در ایران هم سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی تلاش و هزینه زیادی برای حفاظت از گونه‌ها یا بوم‌سازگان‌های در معرض خطر انقراض انجام می‌دهند. مثال بارز در این‌باره، حفاظت هدفمند از گونه سوسن چلچراغ، اعضای تیره ثعلبیان (یا اُرکیده‌ها) یا بوم‌سازگان‌هایی نظیر «حرا» است که البته گاهی مبتنی بر روش‌های علمی یا تبارزایی نیست و با استفاده از شاخص‌های کلی شناخته شده در تنوع زیستی و بوم‌شناسی انجام می‌شود. حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و پلنگ ایرانی نیز می‌توانست از همین الگوی علمی تبارزایی تبعیت کند که البته به‌علت کم بودن تعداد این گونه در ایران، نیازی به این کار نیست و کل جمعیت‌ها باید حفاظت شوند.

اطلاعاتی که می‌توان از تنوع ژنتیکی جمعیت‌های یوزپلنگ آسیایی و پلنگ ایرانی کسب کرد

دکتر زارع با بیان این‌که مطالعات تبارزایی می‌توانست اطلاعات خوبی در زمینه تنوع ژنتیکی جمعیت‌ها و الگوی مهاجرت این دو گونه مهم جانوری فراهم کند، خاطرنشان کرد: در بسیاری از دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی ایران مطالعات مربوط به تنوع ژنتیکی گونه‌های منتخب موجودات زنده با اهداف مختلف انجام می‌شود که متأسفانه توسط سازمان حفاظت محیط زیست ردیابی و استفاده نمی‌شوند. اینجا در واقع یک فاصله میان سازمان مسئول حفاظت و منبع تولیدکننده اطلاعات وجود دارد که مسئولان باید نسبت به رفع آن و استفاده بهینه از اطلاعات اقدام کنند.

وی با بیان این‌که یکی از مهم‌ترین کاربردهای این علم در بحث‌های حفاظت محیط زیستی است، گفت: مورد دیگر بحث‌های مربوط به بررسی زمان و مکان خاستگاه بوم‌سازگان‌ها و تحلیل ترکیب گونه‌ای و جمعیتی آن‌هاست.

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران، تصریح کرد: ترکیب گونه‌ای بوم‌سازگان‌ها به یکباره ایجاد نشده، بلکه معمولاً نتیجه یک روند خاص تکاملی و سازش محیطی تدریجی است. در بوم‌سازگان‌ها موجودات گروه‌های مختلف با هم برهمکنش دارند و به‌عبارتی با هم سازگار شده‌اند. خیلی مواقع فرآیند تکاملی در موجودات زنده وابسته به هم، مثلاً گیاه و میکروب همزیست آن، با هم قابل انطباق است و با دانستن یکی می‌توان روابط گروه دیگر را نیز پیش‌بینی کرد. 

دکتر زارع افزود: کاربرد دیگر تبارزایی پیش‌بینی تأثیر تغییرات اقلیمی بر ترکیب جوامع موجودات زنده است. چنانچه تاریخچه تکاملی یک گروه از موجودات زنده با روش‌های تبارزایی مشخص شود، این امکان وجود دارد که با استفاده از روش «ساعت مولکولی» زمان تکامل گروه و یا وقایع تکاملی خاص را تخمین زد.

وی خاطرنشان کرد: این رهیافت ابزاری برای پیش‌بینی شکل جوامع موجودات زنده با تغییر شرایط اقلیمی فراهم می‌کند. در شرایط حاضر که کره زمین با تغییرات اقلیمی شدید مواجه است، می‌توان شرایط مشابه دوران پیشین زمین‌شناسی معادل شرایط فعلی را بازسازی کرد و تخمین زد چه گروهی از موجودات زنده در آینده شکل‌دهنده یا عناصر غالب بوم‌سازگان‌ها هستند.

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: مورد دیگر کاربرد تبارشناسی در امر اصلاح نژاد و انتقال ژن‌های مفید در افزایش محصول است. در بسیاری از کشورها امروزه دیدگاه‌های اخلاق زیستی در ارتباط با مهندسی ژنتیک و انتقال ژن‌ها مطرح است، به‌طوری‌که برخی محدودیت‌ها در تولید، ارائه و مصرف چنین فرآورده‌ها و محصولاتی اعمال می‌شود.

دکتر زارع گفت: به‌عنوان مثال در اتحادیه اروپا، محصولات حاصل از موجودات اصلاح شده ژنتیکی (GMO)، باید برچسب داشته باشند، تا مردم با آگاهی نسبت به مصرف آن تصمیم بگیرند. این روش‌ها گاهی به تولید ابرمحصولاتی زیستی منجر می‌شود که در رقابت با موجودات همگروه خود برتری دارند و موجب حذف آنها در محیط می‌شوند.

وی تصریح کرد: به این ترتیب در مدت کوتاهی این موجودات تراریخته در محیط غالب شده و بوم‌سازگان را به سمت کاهش تنوع و به اصطلاح به سمت سیستم تک‌محصولی سوق می‌دهند. با توجه به این‌که انتقال ژنها بین جمعیت‌ها و حتی گونه‌های خویشاوند فرآیندی است که به فراوانی در طبیعت انجام می‌شود و پدیده زیستی رایجی است، توصیه می‌شود اصلاح نژاد از راه تبادل ژن‌ها بین موجودات خویشاوند، مانند آنچه در طبیعت به‌طور عادی رخ می‌دهد، انجام شود. بنابراین، تبارزایی مبنای علمی خوبی را در این فرآیند و دیدگاه تامین می‌کند، به‌طوری‌که ملاحظات اخلاق زیستی را نیز مدنظر قرار می‌دهد و نگرانی در ارتباط با زیست‌فناوری و مهندسی ژنتیک را به حداقل می‌رساند.

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران با بیان این‌که در دیدگاه سنتیتر بررسی خویشاوندی موجودات زنده، پیش از دوره استفاده از منابع وراثتی تعیین‌کننده خویشاوندی به‌ویژه DNA، مقایسه موجودات زنده بر اساس ویژگی‌های ریخت‌شناختی(مورفولوژیک)، تشریحی(آناتومی)، شیمیایی و حتی فام‌تنی(کروموزومی) استوار بود، گفت: به این ترتیب هر چقدر شباهت دو موجود زنده بر اساس این شواهد بیشتر بود، آن دو خویشاوندتر در نظر گرفته می‌شدند. گاهی نیز زیست‌شناسان ارزش و وزن بیشتری به یک ویژگی خاص می‌دادند و وجود آن ویژگی را معیاری برای قرابت بیشتر در نظر می‌گرفتند.

دکتر زارع افزود: بعدها روش‌های آماری نظیر خوشه‌بندی متخصصان علم رده‌بندی یا آرایه‌شناسان(تاکسونومیست‌ها) را به سمت تحلیل‌های بی‌طرفانه‌تر و غیرسلیقه‌ای سوق داد. اما این روش‌های آماری، شباهت را معیاری برای خویشاوندی قرار می‌دادند، بدون در نظر گرفتن این واقعیت که یک ویژگی مشابه در دو موجود زنده می‌تواند به‌صورت مستقل و بدون نیاز به قرابت ایجاد شود که به آن به اصطلاح همگرایی یا جورگرایی می‌گویند.

وی خاطرنشان کرد: با افزایش مدارک اثبات‌کننده جورگرایی در تکامل موجودات زنده، نقطه ضعف اصلی روش‌های تحلیلی چندمتغیره از قبیل خوشه‌بندی آشکارتر شد.

اصول رده‌بندی تبارشناختی پیشنهاد «ویلی هنیگ»، دانشمند آلمانی بود

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران گفت: در سال ۱۹۵۰ میلادی ویلی هنیگ، دانشمند آلمانی که متخصص رده‌بندی مگس‌ها بود، اصول رده‌بندی تبارشناختی را پیشنهاد کرد که مبنایی برای ابداع روش‌های تحلیلی تکاملی نظیر بیشینه صرفه‌جویی و تغییر واژه‌شناسی تکاملی در زیست‌شناسی شد. اصول پیشنهادی او امروزه الفبای علم تکامل و تبارزایی هستند.

دکتر زارع ادامه داد: بعدها روش‌های تحلیلی دیگری توسط سایر پژوهشگران ارائه شد، اما اغلب اصول پیشنهادی علم تبارشاخه‌شناسی(کلادیستیک) در تفسیر درختان تکاملی به ترتیبی که هنیگ ارائه کرده بود، حفظ شدند.

وی تصریح کرد: در ایران، علم تبارشناسی، نسبتاً جدید است و از حدود سال ۱۳۷۰ ه.ش. به بعد در تألیفات، ترجمه‌ها و مقالات زیست‌شناسان ایرانی مورد توجه قرار گرفته است. این روزها زیست‌شناسان ایرانی مقالات و کتابهای متعددی در این رابطه یا با استفاده از چنین تحلیل‌هایی منتشر می‌کنند.

تأسیس قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران در سال ۱۳۹۰

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران توضیح داد: قطب تبارزایی موجودات زنده نیز در سال ۱۳۹۰ با محوریت دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران تأسیس شد و مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را به‌عنوان قطب معتبر علمی بدست آورد. اکنون بیش از ۱۰ سال از فعالیت این مجموعه می‌گذرد. در حال حاضر حدود ۱۰ نفر از استادان دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران و شماری از زیست‌شناسان دیگر کشور به‌عنوان متخصصان تبارزایی جانوران، گیاهان، باکتری‌ها، آرکی‌ها، جلبک‌ها و قارچ‌ها با این قطب همکاری دارند. همچنین اعضای این قطب همکاری بین‌المللی وسیعی با دانشگاه‌ها و مراکز بین‌المللی معتبر خارج از ایران دارند که در قالب پروژه‌ها، مقالات و کتب مشترک منتشر می‌شوند.

دکتر زارع با بیان این‌که امروزه اغلب دانشکده‌های زیست‌شناسی، کشاورزی و منابع طبیعی و مراکز مرتبط با زیست‌فناوری، گیاهان دارویی و حفاظت محیط زیست از تحلیل‌های تبارزایی برای اهداف مختلف استفاده می‌کنند، گفت: به‌طوری‌که آشنایی با این روش‌ها در زیست‌شناسی ضروری است. در ایران متخصصان ماهر و سرشناس در سطح جهانی داریم که متخصص گروهی خاص از موجودات زنده هستند. گیاه‌شناسان، میکروب‌شناسان و جانورشناسان علاوه‌بر شناخت عمومی اعضای گروه مورد مطالعه، معمولاً روی یک گروه خاص بطور ویژه تمرکز دارند.

وی خاطرنشان کرد: چنین متخصصانی لاجرم روش‌های تبارزایی را برای تعیین جایگاه آرایه‌ها و تعیین روابط خویشاوندی در میان اعضای گروه مورد مطالعه به‌کار می‌گیرند. بنابراین، مثال‌های فراوانی در همه گروه‌های موجودات زنده ایران وجود دارد که مطالعات تبارزایی متعددی روی آنها انجام شده است.

هدف از علم تبارزایی توجه به حفاظت از موجودات زنده در طبیعت یا حفاظت از منابع ژنتیکی است

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: خوشبختانه دانشمندان و پژوهشگران علوم زیستی ایران اغلب نه تنها با این روش‌ها آشنا شده‌اند، بلکه آنها را به‌طور گسترده‌ای به‌کار می‌گیرند. یکی از نتایج فعالیت قطب تبارزایی، پرورش دانشجویان آشنا به اصول و جزئیات تبارزایی در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. این افراد به نوبه خود، چه به‌عنوان معلم و چه به‌عنوان پژوهشگر، موجب توسعه این علم و کاربرد آن و به‌ویژه جلب توجه جامعه به اهمیت حفاظت از موجودات زنده در طبیعت یا به‌عبارت دیگر حفاظت از منابع ژنتیکی می‌شوند. 

دکتر زارع ادامه داد: شناسایی گونه‌های موجودات زنده گام اول در رده‌بندی و موضوع آرایه‌شناسی آلفا است. سطوح بالاتر و شناسایی ماهیت واقعی گونه و تعیین جایگاه آن نیازمند یک دیدگاه جامع‌نگرانه‌تر است که می‌تواند تا حد زیادی در قالب درخت‌های تبارزایی نمایش داده شود. بنابراین چنانچه تبارزایی گروهی از موجودات زنده مطالعه شود، بسیاری از واقعیت‌های دیگر علاوه‌ بر نام گونه و سایر رتبه‌های رده‌بندی، در ارتباط با کاربردهای آن نیز روشن می‌شود. پس حجم اطلاعاتی که می‌توان از مطالعات تبارزایی به دست آورد، به‌طور قابل توجهی بالاست.

ویژگی‌های ظاهری یا ریخت‌شناسی گیاهان و جانوران در تبارزایی کاربرد فراوانی دارد

وی در پاسخ به این‌که تا چه حد ویژگی‌های ظاهری یا ریخت‌شناسی گیاهان و جانوران در تبارزایی کاربرد دارد؟ گفت: بسیار زیاد. به‌ویژه در موجودات زنده درشت جثه یا غیرمیکروسکوپی، استفاده از ویژگی‌های ظاهری گام اول در شناسایی است. بدون این شناسایی اولیه و دقیق بر اساس ویژگی‌های ریخت‌شناسی، اشتباه در نامگذاری گونه‌ها پیش می‌آید که می‌تواند موجب برآورد غلط از گروه مورد مطالعه شود.

مدیر قطب علمی تبارزایی موجودات زنده ایران، افزود: از طرف دیگر، چنانچه تحلیل تبارزایشی بر اساس بررسی روشی مولکولی یا مبتنی بر DNA به ارائه یک درخت تکاملی منجر شود، می‌توان با ردیابی صفات ریخت‌شناسی یا حتی ویژگی شیمیایی خاص یا هر صفت دیگری، روند تغییرات آن صفت را در طول تکامل گروه بررسی کرد. گاهی یک صفت جورگرایی بالا یا برگشت تکاملی دارد که تمام این موارد را می‌توان در درخت تبارزایی بررسی کرد و نشان داد.

زیست‌شناسی تا حد زیادی متکی به رده‌بندی موجودات زنده است

دکتر زارع خاطرنشان کرد: زیست‌شناسی تا حد زیادی متکی به رده‌بندی موجودات زنده است. همزمان با توسعه این علم و روش‌های آن در عصر حاضر، ظرفیت‌های زیادی برای زیست‌شناسی ایجاد شده است. برخی مجامع علمی و دانشمندان، عصر حاضر را دوره شکوفایی زیست‌شناسی می‌دانند، به‌طوری‌که بسیاری از علوم دیگر نظیر ریاضی، شیمی و فیزیک نیز به کمک این توسعه چشمگیر آمده‌اند و در جهان با ایجاد نرم‌افزارها، کیت‌ها و ابزارهای مطالعه‌ای، تجارتی در مقیاس بسیار بزرگ در حال شکل‌گیری است و هم‌اکنون شرکت‌های بزرگی در حال استفاده یا پیشبرد بخش‌های زیست‌شناسی و زیست‌فناوری هستند.

وی ادامه داد: موجودات زنده مختلف با توانایی‌های متعدد، گاهی شگرف و گاهی شناخته نشده اساس این توسعه هستند. چه بسا بسیاری از آنها قبل از این‌که مورد شناسایی قرار بگیرند یا توانایی فوق‌العاده احتمالی آنها شناخته شود، به‌علت فعالیت‌های مخرب بشری حذف شوند.

این استاد دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران یادآور شد: بدین ترتیب با دست خودمان و اغلب ناآگاهانه، به روش‌های مختلف خودمان و نسل‌های بعدی را از این ذخایر بسیار با ارزش محروم می‌کنیم. حفاظت از گونه‌های موجودات زنده و مطالعه تبارزایشی آنها یکی از وظایف مهم سازمان‌های آموزشی، پژوهشی و اجرایی کشور است. روند فعلی در این زمینه در کشور ما متأسفانه امیدبخش نیست و باید یک تغییر بنیادی در تفکر مردم، نگرش مسئولان و پژوهشگران کشور ایجاد شود و عزمی راسخ با هدف حفاظت از گونه‌ها و محیط زیست طبیعی آنها شکل گیرد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: دانشگاه تهران زیست فناوری مهندسی ژنتیک موجودات زنده حفاظت از گونه ها موجودات زنده موجودات زنده حفاظت محیط زیست روش های تحلیلی زیست فناوری بوم سازگان ها مهندسی ژنتیک زیست شناسان تنوع ژنتیکی ریخت شناسی اصلاح نژاد روش ها دکتر زارع رده بندی جمعیت ها بر اساس گونه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۲۰۲۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نظریهٔ تکامل سوء تفاهمی بیش نیست

ایسنا/اصفهان یک مدرس معارف در دانشگاه گفت: این تصور که اگر نظریهٔ تکامل را بپذیریم، خلقت خدا را رد کرده‌ایم، سوء تفاهمی بیش نیست. تقابل خلقت و تکامل، تقابلی غلط است.

این جملات، بخشی از محتوای همایشی بود که در روز دوشنبه (۱۰ اردیبهشت) با عنوان «تکامل، معمای رازآلود خلقت»، توسط انجمن علمی زیست‌شناسی با همکاری سایر انجمن‌ها در دانشگاه اصفهان برگزار شد.  

ابوالحسن فیاض، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، به‌عنوان اولین سخنران این نشست بیان کرد: علم تاریخ، از زمانی که مکتوباتی وجود داشته است، شروع می‌شود و هر چیزی که به پیش از تاریخ مکتوب برگردد، مربوط باستان‌شناسی و دیرینه‌شناسی است. در وهله اول باید توجه کرد که مسئله صحیح یا غلط بودن نظریه داروین برای تاریخ‌دانان مطرح نیست. چیزی که در تاریخ به آن پرداخته شده، این است که تئوری تکامل در تاریخ ایران چگونه ورود پیدا کرده، گذشتگان ما چه واکنشی به آن نشان دادند و چرا باید به بحث تکامل در تاریخ تکامل بیندیشیم؟

او با اشاره به مواجهه سکولاران ایرانی با تئوری تکامل، بیان کرد: پیروان این دیدگاه، تقید دینی ندارند. آنان کاملاً تکامل را می‌پذیرد و با منتقدان و مخالفانش سر ستیز داشته و جزم‌اندیشانه، برخورد غیرعلمی با مسئله علمی دارند. این سکولاران که برای برنامه‌های تجدد و مدرنیزاسیون در ایران به خط‌ومشی و مرام‌نامه‌ای نیاز داشتند، نظریه تکامل را مبنا قرار داده و از آن بهره‌برداری اجتماعی و سیاسی می‌کند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان دیدگاه دینی به تئوری تکامل، تصریح کرد: بخشی از آنان مباحث جدلی داشته و غیرتمندانه وارد شدند و به رد تئوری تکامل می‌پردازند. سیدجمال‌الدین اسدآبادی یکی از شاخص‌ترین چهره‌ها در میان آنان است. بخش دیگری از اهالی علوم دینی به صورت علمی و حتی پذیرش‌گرانه با این نظریه برخورد کردند. یکی از این عالمان، محمدرضا نجفی است که در تخت‌فولاد اصفهان مدفون است.

فیاض که معتقد است برای سکولارها، صادق و کاذب بودن تئوری تکامل اهمیتی ندارد، اظهار کرد: پروژه تجدد، از تئوری تکامل به عنوان یک پشتوانه شبهه علمی قاطعانه با اهداف سیاسی و اجتماعی استفاده می‌کند و با کسانی که اعتقادات راسخ دینی داشتند، در تنش بودند. آنان تلاش می‌کردند با مخالفت با نظم قدیم، نظم جدیدی را به وجود آوردند. آنان رویکرد سیاسی دارند و رویکرد علمی در اندیشه آنان دیده نمی‌شود.

او با طرح این پرسش که «چرا متفکران سکولار جوامع سکولار بیش از تکیه به تئوری نسبیت انیشتن و قانون جاذبه نیوتون به اندیشه داروین اقبال نشان داده‌اند؟» پاسخ داد: زیرا تئوری تکامل، ظرفیت بیشتری برای مانورهای سیاسی، مقابله با نظم قدیم و اجرای سیاست‌های متجددانه داشته است.

او با بیان اینکه مواجهه‌های دینی با نظریه تکامل هم در میان اهل سنت و شیعیان وجود داشته است، افزود: این گروه مجادله را بر مواجهه علمی ترجیح داده‌اند. در نسخه شیعی این دیدگاه‌ها بین تکامل جانوری و انسانی تمایز جدی قائل می‌شوند و تکامل جانوری را می‌پذیرند ولی در مورد تکامل انسانی احتیاط جدی دارند و معتقدند که این مسئله طبق آیات قرآن قابل اثبات نیست.

این پژوهشگر تاریخ، با معرفی پیشگامان رویکرد دینی به نظریهٔ تکامل و آثارشان، تصریح کرد: میرازتقی‌خان انصاری کاشانی کتاب «جانورنامه» را نوشته است. رساله سید جمال‌الدین اسدآبادی با عنوان «رساله رد نچریه» در همین موضوع نوشته شده است. محمد حسین شهرستانی، در کتاب «آیات بینات» نظریات داروین را نقد و رد می‌کند و محمدرضا نجفی اصفهانی که مقیم نجف بوده، کتاب «نقد فلسفه دارون» (همان داروین) را نوشته است. امام خمینی از شاگردان محمدرضا نجفی بوده و به استادش پیشنهاد داده که این کتاب را در حوزه علمیه تدریس ‌کند. کتاب این عالم دینی نشان می‌دهد که او درک جامعی از تئوری داروین داشته است. نگاه به تاریخ اندیشمندان ایرانی در طول تاریخ نشان می‌دهد در قرون قبل و پیش از داروین کسانی بودند که به نظریهٔ تکامل تدریجی اشاره کردند. در باورهای ایرانیان قدیم، انسان تکامل‌یافتۀ نسل حیوانات است. کیومرث اولین انسان و متمایز کنندهٔ بین حیوان و انسان است. قبل از او همه حیوان هستند و بعد از او انسان‌ها زاده شدند. پیش از او نسناس‌ها وجود داشتند که حیواناتی مشابه انسان بودند.

 تکامل و به روزرسانی در نظریه تکامل

در بخش دیگری از این نشست، مجید مرادمند، عضو هیئت علمی گروه زیست‌شناسی دانشگاه اصفهان، گفت: ارائه نظریه تکامل با محوریت انسان، چالش‌برانگیز است. در علوم تجربی دو دیدگاه نسبت به موجودات زنده وجود دارد؛ اولی این است که موجودات زنده همواره وجود داشتند، تغییری در آن‌ها رخ نداده و قالب‌هایی مجزا از یکدیگر هستند. تنها تغییر از بین رفتن برخی موجودات و به وجود آمدن جانوران جدید است.

این دیدگاه، ثبات گرایی نامیده می‌شود و ریشه در اندیشه‌های فیلسوفان یونان باستان دارد و مذهبی هم نیست. دیدگاه دوم این است که موجودات تغییر می‌کنند و دارای نیای مشترک‌اند و جهان ما آغازی داشته است. این دیدگاه از خلال روند تکامل زیستی است.

او با بیان اینکه داروینیسم دیدگاهی است که در کتاب منشاء انواع آغاز می‌شود، افزود: باور به تغییر و تکامل در موجودات در این کتاب وجود دارد. تفاوت داروین با پیشینیانی که به تکامل باور داشتند در این است که او  توضیح و تبیین علمی برای تغییر در موجودات ارائه کرده است. او تغییر را با انتخاب طبیعی، گونه زایی، تغییرات درون جمعیتی و غیره توضیح داد.  

او با اشاره به تطور در مکتب داروین، اضافه کرد: داروینیسم از قرن ۱۹ شروع شد و انتخاب طبیعی و وراثت بعد از احیای علم ژنتیک در قرن بیستم دوباره داروینیسم حیات گرفت. همین دیدگاه نیز امروز قدیمی شده و دیدگاه‌هایی چون ژن محوری کنار رفته و دیدگاه‌های جدید در پی کشفیات جدید ژنتیکی از سال ۲۰۱۰ به وجود آمدند و وارد دوران جدید تکامل تلفیقی شده‌ایم.

این مدرس دانشگاه که معتقد است انسان‌ هم مثل مابقی موجودات زنده که واحد سلولی دارد، در درخت نمادین حیات قرار می‌گیرد، خاطرنشان کرد: انسان، گوناگونی‌های جمعیتی و نژادهای مختلفی دارد. دو دیدگاه به تکامل وجود دارد، تکامل خُرد، معادل شجرنامه است و تغییر در نسل و نسب را تکامل خیرد می‌گویند. هر تغییری در میان یک نسل به وجود می‌آید ولی گونه جدیدی تولید نمی‌شود، تکامل خرد است که قابل مشاهده نیز است. حوزهٔ پر چالش، تکامل کلان است و موجودات جدید در آن ظاهر می‌شوند و انسان نیز چون سایر موجودات در درخت نمادین حیات از این تغییرات مستثنی نبوده است.

مرادمند با بیان اینکه اطلاعات ما از انسان‌ها از طریق انسان‌های امروزی، DNA، موکول‌ها، کروموزوم‌ها و اندامک‌ها جمع آوری شده است، افزود: بر این اساس، انسان‌های امروزی برگرفته از جمعیت مادری و حتی تک مادر در شرق آفریقا هستند که آن را حوا نامیده‌اند.

او با اشاره به اینکه دیدگاه تکاملی معتقد است که انسان و موجودات چند سلولی از یک موجود تک سلولی به وجود آمده‌اند و حاصل گردهمایی سلول‌ها هستند، ادامه داد: این دیدگاه اساساً برای درمان بیماری‌های لاعلاج مثل سرطان شکل گرفته‌ است و توضیحاتی طبق این مکتب برای درمان سرطان وجود دارد.  

این محقق و پژوهشگر علم زیست شناسی، افزود: بخش دیگری از اطلاعات راجع به تکامل انسان‌ها از سنگواره‌ها و استخوان‌های باقی‌مانده از گونه‌های انسانی پیشین، گردآوری شده است. با تکنیک‌های پیشرفته، چهره‌های گونه‌های انسانی پیشین، بازسازی می‌شود و حتی می‌توان DNA انسان‌های گذشته‌ را از انسان‌های امروزی تفکیک و مقایسه کرد.

مرادمند با تأکید بر اینکه از هفت میلیون سال پیش تاکنون آثار سنگواره از موجودات شبیه به انسان‌ کشف شده است، یادآوری کرد: این موجودات نام‌های گوناگونی دارند. گونه اخیر آن‌ها، انسان ساپینس هست و گونه دیگر، نئاندرتال‌ها هستند. امروزه تنها ساپینس‌ها باقی مانده‌اند. هابیلیس‌ها هستند که آتش را به اختیار گرفتند. غارهای شانیدر در کردستان عراق و رشته کوه زاگرس یکی از سایت‌های غنی از گونه‌های نئاندرتال است. در رشته‌کوه زاگرس، گونه‌های انسان‌های نئاندرتال زیادی کشف شده است.

او با اشاره به اینکه مطالعه روی جرم دندان‌های فسیل‌ها نشان می‌دهد که نئاندرتال‌ها از گیاهان پخته هم استفاده می‌کردند درحالی‌که پیش از این تصور می‌شد که این گونه انسانی، صرفاً شکارچی و گوشت‌خوار بوده است، بیان کرد: همچنین تغییر در حجم مغز در آثار سنگواره دیده می‌شود که روند صعودی به سمت انسان امروزی دارد. علاوه بر این، ابزارهای کشف شده در آن دوران هم تأیید می‌کند که استفاده از مغز افزایش یافته است.  

او که معتقد است ۲۰۰ هزار سال پیش در شرق آفریقا انسان‌های ساپینس‌ خالص زندگی می‌کردند، تشریح کرد: آنان وارد خاورمیانه شده و جایگزین نئاندرتال‌ها شدند. یک تا ۴ درصد از ژن‌های نئاندرتال در انسان‌های خاورمیانه وجود دارد. شواهد نشان می‌دهد که این گونه انسانی از ۵۰۰ هزار سال پیش تا ۳۰ هزار سال پیش وجود داشتند و در نهایت منقرض شدند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، خاطرنشان کرد: نوبل سال ۲۰۲۲ به یک انسان‌شناس زیستی تعلق گرفت که روش‌هایی را توسعه دادند که به واسطه آن توانستند، DNA انسان‌های باستانی را کشف کنند و انسان‌های نئاندرتال را با انسان مقایسه کردند و متوجه شدند استعداد برخی بیماری‌ها مثل دیابت نوع دو از نئاندرتال‌ها به انسان‌های امروزی منتقل شده است.

مرادمند در پایان با اشاره به مطالعه‌ای که بر روی DNA انسان‌های باستانی و انسان‌های امروزی انجام شده و مقالهٔ آن در ۲۰۲۲ چاپ شده، اظهار کرد: این مطالعه نشان می‌دهد که فلات ایران جایی برای تکامل انسان بوده است. انسان‌های ساپینس‌ که از آفریقا خارج شدند ۱۰۰ هزار سال پیش در فلات ایران سکنا گزیدند و ۱۵ هزارسال اینجا زندگی کردند و سپس به سایر نقاط مهاجرت کردند. مردمان سرزمین ایران به لحاظ ژنتیکی به مردمان آناتولی و غرب آسیا شبیه هستند.  

تقابل خلقت و تکامل صحیح نیست

عبدالرسول مشکات، عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان، در خصوص رابطه نهاد دین و نظریه تکامل در غرب، افزود: با ظهور داروین، ضربه‌ای سهمگین به کلیسا و تعالیم آن وارد شد ولی به مرور زمان  این پرسش انکاری مطرح شد که اصلاً نظریه تکامل چه ضرری به دین زده است؟ بسیاری از اندیشمندان دینی، به خداباوران تکاملی معروفند و آن را باور دارند و بین دین و نظریه مذکور هیچ منافاتی نمی‌بیننند.

او با اشاره به نظریات اندیشمندان ایرانی مسلمان، اظهار کرد: در ایران، یکی از دینداران موافق نظریه تکامل دکتر صحابی است. برخی دیگر از آنان همچون آیت‌الله مشکینی معتقدند که قرآن نظر صریحی در مورد تکامل ارائه نداده است. آیت‌الله طباطبائی نیز  با نظریه تکامل مخالفت کردند و معتقدند که ظاهر قرآن به تکامل نمی‌خورد.

این پژوهشگر و محقق ادامه داد: آقای صحابی معتقد است که قرآن نگفته که انسان را مستقیم از خاک افریده شده و شاید طی پروسه طولانی انسان از آب و خاک خلق شده است. ممکن است از یک تک سلولی به یک چند سلولی و سپس به یک پر سلولی آبزی تبدیل شده و انشقاق یافته و در نهایت انسان تشکیل شده باشد. آقای صحابی نظرات خود را در کتاب «تکامل در قرآن» توضیح داده‌اند.

مشکات با اشاره به نظر آیت‌الله طباطبایی در مورد تکامل، ادامه داد: ایشان معتقد بودند که زیست‌شناسان وفاق و اجماع بر سر تکامل انسان ندارند و جایی که دلیل متقن عقلی، روایی و قرآنی نداشته باشیم، ظاهر قرآن حجت است.

او تقابل تکامل و خلقت را غلط دانست و بیان کرد: این تصور که اگر تکامل را بپذیریم، خلقت خدا را رد کرده‌ایم، سوء تفاهمی بیش نیست. تقابل خلقت و تکامل، تقابلی رهزن است. تئوری تکامل سازوکار خلقت را تشریح می‌کند و سر و کاری با خالق ندارد. اینکه موجودات را خدا خلق کرده یا به طور تصادفی خلق شده است، محل دعوا در نظریهٔ تکامل نیست.  

این عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان اضافه کرد: روش اثبات نظریهٔ تکامل، تجربی و زیست‌شناختی است درحالی‌ که روش اثبات خالق، متافیزیکی است. اگر به روش متافیزیکی اثبات شود که آفرینش، طراحی داشته است، این پرسش مطرح می‌شود که خداوند چگونه موجودات را خلق کرده است؟ اینجاست که پیروان نظریه تکامل، یک روش خلقت را مطرح می‌کنند.  

مشکات در پایان گفت: این مسئله در مورد بیگ بنگ هم صدق می‌کند و آیات قرآن قابلیت تأیید آن را دارند. خداوند در قرآن فرموده است که آیا نمی‌بینند که آسمان و زمین فشرده بودند و ما آن را گشودیم؟ این مسئله به این دیدگاه علمی اشاره دارد که تمامی کهکشان، چگالی بی‌نهایتی است که در یک ذره فشرده بودند. در آیه ۱۰۴ سوره انبیا نیز گفته شده که ما طومار آسمان و زمین را جمع می‌کنیم و به حالت اولیه برمی‌گردانیم. قرآن خدا را فاعل این تغییرات دانسته و در نظریه طراحی هوشمندانه نیز این مسئله مورد تأیید است.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ۷ موجود زنده‌ای که می‌توانند سیارۀ ما را نجات دهند
  • مشاهده پلنگ ایرانی در زیستگاه‌ های لرستان
  • نظریهٔ تکامل سوء تفاهمی بیش نیست
  • مشاهدۀ پلنگ ایرانی در لرستان
  • ثبت نخستین تصاویر از پلنگ ایرانی در زیستگاه‌های لرستان + فیلم
  • ثبت نخستین فیلم از پلنگ ایرانی در زیستگاه‌های لرستان
  • تلاش برای احیای کامل تالاب نئور
  • آخرین وضعیت «ارس» تنها پلنگ ایرانی باغ‌وحش مشهد
  • حداقل چند درصد اقتصاد جهان وابسته به ذخایر ژنتیکی است؟
  • فصل زاد و ولد حیات وحش از راه رسید؛ زنده‌گیری نوزادان پیگرد قانونی دارد